افسوس افسوس | ||
فقط 5 ساعت از بوی تو فاصله گرفتم . احساس کردم جونم به لب اومد. اولش فکر می کردم این حس منه . وقتی رسیدم به دروازه شهر معشوق دیدم تو عاشقتری . دیدم تو پروانه شدی با پرهای کوچیکت داری دنبالم می گردی . این نامه رسونه صادق نیست . حرفا رو جوری دیگه میگه . زیاد بهش اعتماد نکن . آخه احساس نداره . راستی اگه قرار باشه دست تقدیر دیوار جدایی بین عاشق و معشوق بکشه تو میگی چیکار کنیم . [ جمعه 88/6/13 ] [ 11:25 عصر ] [ لحظه ها ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |