افسوس افسوس | ||
یک شب مانده به یک سال پیش که پیمانی بستیم عاشقانه و براین پیمان ماندیم عاشقانه . یعنی ماندی عاشقانه . بی تکلف. با تمام مهربانی و محبتت. سنگینی سختیهای زندگیم بردوش تو نیزسنگینی کرد ولی هیچ نگفتی . غمهای درونم را باتو تقسیم کردم و اشکها ریختی و گاه در آرام کردنم دلسوزانه تلاش کردی واشک از گونه هایم پاک کردی ونگذاشتی اخمی به ابرویم بماند . امروز یک روز به آخرین روز پیمانمان است . شاید چیزی جز مرگ نتواندتمدید این پیمان را در شرایط فعلی مانع شود . اما آرزویم این است که روزی همای سعادت و خوشبختی بردوشت بنشیند و شادمانه پیمانم را از تو بردارم و شادی و سعادت و خوشبختی تورا به نظاره بنشینم . وآنچه ایزد منان تقدیر کرده واقع شود . انشاءلله [ شنبه 89/7/17 ] [ 10:42 عصر ] [ لحظه ها ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |