افسوس افسوس | ||
شهر بی تو بوی غم می دهد . غمی سنگین که بردیوارهای شهر سنگینی می کند . رفتنت تنها رفتن نیست که خرابه های شهری بر رفتن تو خاکریزان می شود و ویرانی دلهای بسته به تورا فریاد می زند . تنگه دلم آنچنان که همیشه آماده فرریختن است . بغض گلویم آماده ترکیدن و اشکهایم برای جاری شدن لحظه شماری می کنند . دیده ای کودکی شیر خوار گرسنه همیشه چشم به در دارد تا مادر بیایدوشاید بادیدن مادر خود رااز گهواره به زیر اندازد . من نیز آنگونه هستم . شبیه جوجه های گرسنه کنجشک که وقتی مادر می بینند دهان تا بناگوش باز می کنند . من نیز آنگونه تشنه لبخند نرم و زیبای توهستم . کی می آیی [ جمعه 88/5/30 ] [ 1:45 عصر ] [ لحظه ها ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |