افسوس افسوس | ||
امروز وقتی تنگی دلت گلوتو فشرد و بغضت ترکید، هق هق گریه هاتو که شنیدم سوختم که چقدر بی خبرم از دل تنگت . غصه خوردم که چرا نمیتونم کاری بکنم . گرمی اشکات دلمو گرم کرد که محبتت چه حدی داره . البته نگرانیم از آینده بیشتر شد . نگرانی ازاینکه نکنه تمام دلت رو به دل پر غبار من ببندی وبعد نتونی رشته وصلش رو قطع کنی که این قطع کردن لازمه خوشبختی توخواهد بود . حالا تا آینده >>> . [ دوشنبه 89/9/1 ] [ 11:23 عصر ] [ لحظه ها ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |