افسوس افسوس | ||
هرعالمی برزخی داره . عالم عاشقی هم برزخ داره . تاحالا برزخ عشق رو درک نکرده بودم . یه باره دیدم داخلش قرار گرفتم . یه حس عجیب . یه حس تنفر از خود . به قول تو یه حس فداکاری . خود خوری . محاکمه خود . نمی دونم چرا . شاید یه جور احساس ظلم . شاید ترس از آینده . شاید گذشتن از خواسته هام . شاید بیماری روحی . تو بگو من چمه ؟ نمیتونم خودمو قانع کنم که دارم به تو خدمت می کنم . بدم میاد از خودم . یه جمله بهت گفتم همش تو فکر اونم . (من هر اتفاقی بیفته تو روفراموش نمیکنم ) بازم میگم این تو هستی که باید منوقانع کنی که ............................... [ جمعه 88/10/25 ] [ 10:18 عصر ] [ لحظه ها ]
[ نظرات () ]
یه روزی دوست داشتم بهت فکر کنم . آرزو می کردم باهات حرف بزنم . بعد دلم می خواست گاهی ببینمت . کم کم جرات کردم بگم می خوامت . بهم رو دادی دستتو می خواستم بگیرم تو دستم . ندادی . با خودم گفتم کاش میگفت دوستت دارم . خطبه که خوندی همه چیز عوض شد . حالا توبودی که دوست داشتی باهام حرف بزنی . منو ببینی . پیشم باشی . خیلی وقتا دعوتم کردی بیام پیشت تا فقط ببینیم . دستتو میذاری تو دستم و میگی دوستت دارم بعدشم .... خوشبختی از این بهتر دیدی ؟ عشق . صفا . دلدادگی . دلبری . دلبستگی . اینا مال منه . من که گاهی تو خواب شب می دیدم . ولی اشتباه کردی . من لیاقت تو رو ندارم . آخ . دنیایی گرفتاری منو محاصره کرده . بیای توی حریم من خورد میشی . غصه میخوری . پیر میشی . حیف توست که از حالا با غمهایی 45ساله دست و پنجه نرم کنی .توباید شاد باشی . آزاد باشی . به خودت برسی . آه من برای منه . چرا باید تو بکشی . ... حالا خودت می خوای باشه . بعضی چیزا رو خدا می خواد دست ما نیست . ... بازم افتاد گردن خدا........................ [ شنبه 88/10/19 ] [ 10:24 عصر ] [ لحظه ها ]
[ نظرات () ]
امشب قرعه به اسم من افتاد که تو افسوسمون بنویسم . داشتم نوشته های قبلیت رو میخوندم . چه فراز و نشیبی ! چه عشقی ، چه محبتی ... [ جمعه 88/10/18 ] [ 10:57 عصر ] [ لحظه ها ]
[ نظرات () ]
آتش عشقی به پا شده اگه می تونی خاموشش کن . [ پنج شنبه 88/10/17 ] [ 10:1 عصر ] [ لحظه ها ]
[ نظرات () ]
هرچی فکر می کنم دیگه بدون تو نمی شه زنده بودن رو حس کرد . شاید بشه زندگی کرد اما زنده ؛ هرگز . آخرش چی میشه ....؟ [ دوشنبه 88/10/14 ] [ 4:22 عصر ] [ لحظه ها ]
[ نظرات () ]
صیغه در کلام نبوی پیامبر اکرم (ص) : کلام آنها تسبیح خداوند است
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند : دو نفری که ازدواج موقت می نمایند هنگامی که با هم صحبت می کنند ، کلام آنها تسبیح خداوند است و هنگامی که دست همدیگر را گرفتند ، گناهانشان از میان انگشتانشان فرو می ریزد . هنگامی که یکی از آنان دیگری را می بوسد ، خداوند برای هر بوسه ، ثواب یک حج و عمره را می دهد و هنگامی که از هم جدا می شوند خداوند برای هردوی آنان به هر لذت و شهوتی که برده اند ، حسنه ای به بزرگی کوههای بسیار بلند در نامه عملشان می نویسد و هنگامی که بلند شده و غسل کردند ، خداوند گناهان آنها را می بخشد و آبی بر مویی از موهایشان مرور نمی کند ، مگر اینکه خداوند برای هر یک از آنها ده ثواب نوشته و ده گناه محو کرده و ده درجه بالا می برد . پس پیامبر (ص) فرمودند : و برای هرکسی که پیوند بین آنها را ایجاد کرده باشد ، همین ثواب ها خواهد بود . و در ادامه فرمودند یک درهم ( خرج برای ) متعه ، از هزار درهمی که در راه خدا خرج شود برتر است ، به خدا سوگند که متعه برتر است و آن چیزی است که قرآن درباره آن سخن گفته و سنت بر آن جاری شده است. (از یه وبلاگ کپی کردم سندش رو ننوشته بود که از کجا آورده . ) [ دوشنبه 88/10/14 ] [ 3:53 عصر ] [ لحظه ها ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |